ختر:خوابی؟    پسر:اره عزیزم بیدار شدم بهت زنگ میزنم!    دختر : من دوست پسر قبلیم این موقع روز خواب نبود!    پسر: چه ربطی داره؟    دختر : من واسش مهم بودم!    پسر : خب بیا من بیدار شدم خوب شد؟    دختر : دوست پس قبلیم اصلا نمیگفت من بیدار شدم بیا!    پسر: اون یه ادم دیگه بود من یه ادم دیگه .    دختر : من که همون ادمم!    پسر : من قانع شدم از این به بعد هر روز ساعت ۶ بیدارم.    دختر : من اون موقع خوابم.     پسر : من دوست دختر قبلیم ۶ صبح بیدار بود!        دختر : خب پس برو با همون (گوشی رو قطع میکنه)!     وهنوز تحقیقات برای شناخت زنها ادامه دارد!!!

❤♡❤❤♡❤♡❤

رفتم جيگركي يارو برگشته ميگه نونم ميخاي؟ ميگم قبلنا سوال نميكردي، ميذاشتي، ميگه نه الان وضع فرق كرده نون جدا، دونه اي ۵۰۰ تومن! خوب شد بازم کرايه سيخ و ازم نگرفت.

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

بعد 30سال هنوز نتونستن آب پاش ماشين رو يه جوري درست کنن که 2 تا ماشين بغلي و عقبي و جلويي رو آب پاشي نکنه! شيشه پاک کن ماشين رو که ميزني باس از همه اتوبان معذرت خواهي کني
فراموش نشه که تکنولوژي ما در پرايد نهفته است
من يه بار آب پاش رو زدم ديدم صداي داد و هوار مياد. يه موتوري اومد کنارم سه تا پسر بودن بيچاره ها دوش گرفته بودن! گفت آقا حداقل يه حوله بده صورتمونو خشک کنيم.

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

تو شهر ما يکي پيت نفت آورده بود گفته بود خودمو آتيش ميزنم اگه ديش ما رو بگيريد ، من يه شب "ماري چي" نبينم سکته ميکنم !!!!  (واقعا اتفاق افتاده ها)

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

مردي تو يك فروشگاه بزرگ به يه دختر زيبا ميرسه و ميگه: خانم، من زنمو اينجا گم كردم ناراحت نمي شيد اگه کمي با شما صحبت كنم؟ دختر: چرا؟!! مرد: چون هر بار كه با يه زن خوشگل صحبت مي كنم زنم يهو پيداش مي شه!!

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

آدم حـسـاب كـردن بـعـضـيـــــا خـيـانـت بـه عـالـم بـشـريـتـه.

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

تو پيام بازرگاني نشون ميده پيره زنه تنها و خسته نشسته، بعد نوه‌ش بهش اس‌ام‌اس ميده، از تنهايي در مياد و خوشحال و خندون ميشه. بعد ميگه: هيچ کس تنها نيست. "همراه اول"
پشت سرش تبليغ نشون ميده يارو تولدشه، همه بهش اس‌ام‌اس ميدن، ولي داره از تنهايي مي‌پکه! بعد ميگه: پيامک‌ها جاي خالي شما را پر نمي‌کنند. "وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي"
آخه چي بگيم؟ 

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

اينقد که قرائتي از قرآن نکته تستي و کنکوري در مياره ، مدرسان شريف با اون عظمتش از کتاب درسي نمي تونست در بياره ...!!
يه صلوات بفرستيد :)

❤♡❤♡❤❤♡❤♡❤

الان هم و غم زن عموم اينه که نکنه تا ماه رمضون تموم نشده نتونه کل قرآن رو ختم کنه و تمام دغدغه دخترش اينه که چجوري ميتونه بازم مرخصي بگيره و بره کيش تا برنزه تر شه و بزرگترين چالش پسر عموم اينه که چجوري از دلستر و مخمر بتونه الکل 14,2 درصد بگيره..عموم هم مشوق همشونه :|

طنز و خنده دار

صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..

۶ صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

۷صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره!!!!!!!!

۸ صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ۱۸ کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

۹صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

۱۰ صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

۱۱ صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ۱۹ تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

۱۲ ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

۱ ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱/۵ ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

۲ ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

۳ ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

۴عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

۵ عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

۶ عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

۷ عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

۸ غروب: دختر در حال پیاده شدناونو از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

۱۰شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!

۲شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

۵ صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره پیام

داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی

دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!

و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای

مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!